حرکت ...

همه چیز از درون آغاز می‌شود.

حرکت ...

همه چیز از درون آغاز می‌شود.

پیوندهای روزانه
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

به خدا.

به خدا.

دیشب بود که توی فیسبوق این متن رو از تذکره‌ الاولیا خوندم: «نقل است که یکی پیش امام جعفر صادق (ع) آمد و گفت: خدای را به من بنمای.

امام فرمود: او را ببندید و در دجله اندازید. او را ببستند و در دجله انداختند. آب او را فروبرد. باز برانداخت. 
گفت: یا ابن رسول الله!الغیاث، الغیاث.
امام فرمود: ای آب! فرو برش.
فرو برد، باز آورد. گفت! یابن رسول الله! الغیاث، الغیاث.
فرمود: فرو بر.
همچنین چند کرت آب را می‌گفت که فرو بر، فرو می‌برد. چون برمی آورد می‌گفت: یاابن رسول الله! الغیاث، الغیاث.
چون از همه نومید شد و وجودش همه غرق شد و امید از خلایق منقطع کرد این نوبت که آب او را برآورد گفت: الهی الغیاث، الغیاث.
امام فرمود: او را برآرید.
برآوردند و ساعتی بگذشت تا باز قرار آمد. پس فرمود: حق را بدیدی؟
گفت: تا دست در غیری می‌زدم در حجاب می‌بودم. چون به کلی پناه بدو بردم و مضطر شدم روزنه ای در درون دلم گشاده شد؛ آنجا فرونگریستم. آنچه می‌جستم بدیدم و تا اضطرار نبود آن نبود که امن یجیب المضطر اذا دعاه.
امام صادق فرمود: تا صادق می‌گفتی کاذب بودی. اکنون آن روزنه را نگاه دارد که جهان خدای بدانجا فروست.»

خیلی حالم گرفته شد از این که نمی‌فهمم حرف خدا رو نمی‌دونم الان چی می‌خواد از من و چی دوست داره از من ببینه. چند روزی هست که سر یه مشکلی که پیش اومده این آیه که تصویرش رو هم گذاشتم تو کلم می‌چرخه. خیلی ناراحتم از این که نمی‌فهمم این آیه و اون نقل چی می‌گن و چطوری باید اونطوری بود. همش توی دلم هست که آخه خدا جون، تو که یک گوشه‌ی چشمت غم عالم ببرد؛ ده آخه نوکرتم حرف دلتو رو راست بزن بعدشم خودت وایسا بالاسرمون که درست به حرفت عمل کنیم چرا سختش می‌کنی چرا می‌پیچونیش؟ بابا ما اگه آدم به شو بودیم بعد از این ۲۵-۲۶ قسمت آدم شده بودیم. ما رو با پینوکیو هم مقایسه کنی بد نیستااااا.

خواهش. بلد نیستم. کمک.... I love you my beloved God

و لربک فاصبر


تذکرة الاولیاء - ذکر امام جعفر صادق (ع)

+ مدثر- ۷

پ.ن: پارسال همین موقعا بود که پست ازدواج علوی رو نوشتم، در همین راستا امروز شنیدم یه بنده خدایی جهاز داده، چند تخته فرش چند ده میلیونی و روتختی دومیلیونی و .... بعد یه سری آدم که خودشون این‌کاره‌اند و به این چیزا به عنوان ارزش نگاه می‌کنند داشتند شماتت می‌کردن که واقعا که! این مسلمونی نیست، درست نیست و الخ.... ما هم هنوز اندر خم در یک خانه در یک کوچه‌ایم. خدا خدا خدا به خیر و سلامت بگذارند و تمامش کناد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۲ ، ۰۰:۰۴

آقا چی‌ می‌شه که من از مهر و پاییز بدم می‌آد؟

هوای گرفته، انگار همه‌ی ساعتای روز غروبن انگار که از صب تا شب ناراحتی و ناامیدی از در و دیوار می‌باره؛ کارای تلمبار شده، نمی‌دونم خلاصه ماه خوبی نیست. حس منفی ازش می‌گیرم ناجور! بدتر این که تولدم توی این ماهه! نمی‌دونم با این که همه مهری‌ها یه طوری خفنن و اینا(!) اما من از ماه تولدم راضی نیستم. یعنی اصلا از تولدم راضی نیستم. کلا بدم میاد از جشن تولد و یا حتی تبریکای پیامکی‌ای که بانکا می‌فرستن برام.


چقدر حرفای قشنگ توی ذهنم بود اما زبان که چه عرض کنم عقلم قاصر بود از بیانش.


+  ما به مهر‌ مسخره عادت داریم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۲ ، ۲۳:۴۷