حرکت ...

همه چیز از درون آغاز می‌شود.

حرکت ...

همه چیز از درون آغاز می‌شود.

پیوندهای روزانه
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۵ مطلب با موضوع «نوشته، توضیح» ثبت شده است

من همکاری قدیمی و دوست‌داشتنی داشتم، مردی جا افتاده، سالم، وجدان‌مدار و اخلاقی. ایشون یه‌قرون، دوزار، اصلا بگو یه هوا؛ مذهب و خدا و دین و کلا ماورا رو قبول نداشت.
امروز دیدمش، باهم کلی از هر دری سخن گفتیم، بهم گفت رضا نمی‌دونم چی شده عوض شدم، البته قرار شد بعدا بیشتر توضیح بده اما در همین حد بدونین که گفت نمازی می‌خونم و توسلی، بهش از یه مشکل گفتم گفت توسل کن به خاندان اهل‌بیت (علیهما السلام) و می‌گیری ازشون شک نکن، همش می‌گفت توکل به خدا و ........
این دوستمون وقتی بهش می‌گفتم آقا دعا کن فلان بشه یا التماس دعا، می‌گفت من به این چیزا اعتقاد ندارم 

جدا از این که کلا شکه شدم که چطوری تغییر کرد، جدا از این که از این اتفاقا من چی می‌تونم برداشت کنم، داشتم فکر می‌کردم این مرد همیشه اینقدر پاک و صادق بود و با انصاف که به نظرم هر وقت هر چیزی بگه واقعا ادراک و دریافتشه نه جو گرفتگی و نه نظر دیگران، آزاده است این مرد. این آزداگیشه که اگر به جایی رسیده باشه یا برسه از همین آزادگیشه از همین که فقط به شک شک نداشت و باید همه چیز رو مطمئن می‌شد، اهل فکر بود.

به نظرم این‌طور آدما لایقن که به حقیقت برسن حالا این حقیقت هر چی هست چه بی‌خدایی چه با‌خدایی راهش از فکر کردن می‌گذره ظاهرا، که «هر آنکس که دندان دهد، نان دهد»


چه چیزها که درس هستند برای من. برای منی که تا کمتر از ۱۲ ساعت قبل از این قضیه، داشتم فکر می‌کردم واقعا، واقعا؛ آیا خدایی هست؟

هوووووووفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۳۴

این مطلب در روزهای مختلف از ۲۴ اسفند تا تاریخ انتشار، به تدریج تکمیل شده است.


چه سالی بود این ۹۲! عجیب! غریب! خوووب! بد! و بسیار بسیار زشت!

عزیز، «عزیز» از دست دادم، مادربزرگی که نمی‌شد دوستش نداشت. کسی که خیلی زحمتم رو کشیده بود.

توی زندگی شخصی فراز و نشیب‌های بسیار عجیب و غریب داشتم و البته هنوز هم دارم و اصلا دوست ندارم بهشون فکر کنم چه برسه بگمشون.

نمی‌دونم شاید بیشتر بسط بدم.

-------

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۳۲

شب تاسوعاست و من نشستم پشت سیستمم. بی‌دلیل.

نه مجلسی نه مراسمی. نه که نباشه، هست خوبش هم هست خدا رو شکر، الحمدلله. دلش نیست، توفیقش نیست.

سخته این دوری. دوری از چیزی که با تمام وجود می‌خوای باشی و نیستی. شاید تلاشی نمی‌کنم شاید اهل نیستم اما می‌خوام، می‌دونم فرق هست بین انتخاب و خواستن و عمل و رسیدن اما نمی‌دونم من کدوم مرحله‌ام و اشکال کجاست و چرا نمی‌تونم و . . .


هعی ...

ای آفتاب خوبان، می‌جوشد اندورنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۲۱:۲۴

چند تا نکته‌اس که این چند روزه چندین هزار بار گفتم اینجا هم می‌گم که توی تاریخ بمونه.

۱- بوی بهبود ز اوضای جهان می‌شنوم! نه این توهمه و واقعا نباید از روحانی انتظار معجزه داشته باشیم. حداکثر چیزی بدتر نشه خودش پیشرفته، یه چند صباحی هم ثبات داشته باشیم.

۲- روحانی یه شخصیت فراجناحیه (حداقل از چشم من) نه اصلاح‌طلبه نه اصول‌گرا. اون عزیزانی که الان گندی که اصول‌گراها به کشور زدن جلوی چشمشونه و بولدش می‌کنن بهشون یادآوری می‌کنم که سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات نوین، اوین و بند ۲۰۹اش، تک‌صدایی، حذف و خونه‌نشین کردن و .... رو خود عزیزان اصلاح‌طلب راه انداختن توی این کشور پس بدون دونستن تاریخ سنگ کسی رو به سینه نزنین کشور از چپ و راست به یک اندازه کشیده.

۳- همونایی که الان می‌گن آقای هاشمی اصلاح‌طلبه یه کم یادآوری می‌کنم که اولین گروهی که برای ایشون پرونده ساخت و شایعه پراکنی کرد و تهمت زد عزیزان اصلاح‌طلب بودن، لابد انتخابات مجلس ششم و محاکمه‌های بعد از اون رو هم فراموش کردن دیگه...

۴- خروجی رفتار آقای خاتمی = آقای احمدی‌نژاد. امیدوارم آقای روحانی درایت داشته باشه و به جای کینه‌ورزی و تصفیه حساب به ساختن فکر کنه. طوری که ۴ یا ۸ سال دیگه کسی نیاد با این هدف که نیروهای دولت روحانی رو محو کنه.

۵- اونایی که می‌گن اوه اوه الان اینترنت و سایتای مستهجن از فیلتر در میان یا اوه اوه حجاب توی مملکت از بین رفت و خلاصه وا اسلاما و وا دینا یادآوری می‌کنم که گذشت اون زمونی که رئیس جمهور می‌تونست توی این موارد اثر گذار باشه. البته آقای احمدی‌نژاد هم که قبلا فرموده بودن «مشکل جوونای ما واقعا همین یه تیکه موعه؟» اون موقع فریاد وا اسلامای عزیزان رو نشنیدیم!!! بد نیست یه تصویری از وضعیت فعلی خیابونا داشته باشیم برای ثبت در تاریخ که بعدا ببنیم چی رو به روحانی تحویل می‌دیم و بعدش چی می‌خوایم ازش. اصلا رئیس جمهور چقدر توی این قسمت فرهنگ موثره؟

۶- به نظر من روحانی هیچ بدهی‌ای به میرحسن و کروبی نداره که بخواد الان از خودش خرج کنه و برای آزادی‌شون تلاش کنه. من نمی‌گم خوب نیست که اونا آزاد باشن می‌گن باید دید هر کاری چقدر سود و چقدر ضرر داره، به نفع کیه و چه کسایی ازش چه بهره‌ای می‌برن. به نظرم نباید به روحانی برای آزادی میرحسن و شیخ مهدی فشار آورد باید بذاریم خودش مدبرانه و عاقلانه تصمیم بگیره نباید عجله کرد و یا احساسی شد.


همین دیگه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۴۴

تا حالا به عمق معنای لغات فکر کردی؟ از ظاهر شروع کنی و به عمقش بری، به یه لغت چند ساعت فکر کنی و چند روز درگیرش باشی. وارسته! یعنی وا، رسته. جالبه، نمی‌دونم چرا گفتنی نیست اما فکر کردنی هست. نمی‌دونم الان بگم به چیش فکر کنی، اما همین که می‌گم فک کنی، چند دقیقه دستام رو کیبورد خشک می‌شن. رستن، یه طورایی به آدم حس خوب می‌ده، مثلا یارو رسته.

ولش کن. خواستم بگم که کلا وارستگی و آلوده نشدن و پاکی، قیمت که چه عرض کنم. والاس. گرونه، نیست. نایابه. نادیدنیه. خلاصه غلام همت آنم که زیر چرخ بلند، ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.

این رو هم بگم که می‌دونم که دین، تنبلی یا ترک دنیا رو نمی‌پرسته و کلی حدیث داریم که اونی که واسه دنیاش تلاش نمی‌کنه برای آخرت هم احتمالا کم تلاشه. کلا دیگه. منظورم تلاش نکردن نیست، منظورم توی آب رفتن و خیس نشدنه. منظورم زیر آفتاب بودن و سایه نداشتنه. منظورم خود موندنه و اضافی و وابستگی و چیز میز بهت نبودنه. منظورم وارستگیه. منظورم وا رسته بودنه.


+ به این نتیجه رسیدم نوشتن، وقت نمی‌خواد، حال بد می‌خواد البته نباید خیلی بد باشی. یعنی کلا در یه بازه‌ای از حال می‌شه نوشت و در باقی یا می‌شه خوند، یا می‌شه نگاه کرد. البته احتمالا تابع زوج باشه و من الان قسمت منفی‌های x رو گفتم، شاید توی قسمت مثبت‌های x هم همین قضیه وجود داشته باشه و تابع نوشتن، همیشه زوج باشه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۱ ، ۱۰:۴۷